نام رضا براهنی در ارشاد ممنوع است/جزئیات آخرین وضعیت جسمی نویسنده
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۹۰۱۱۹۴
به گزارش خبرنگار ایلنا، رضا براهنی، نویسنده، شاعر و صاحب آثاری همچون رازهای سرزمین من، آزاده خانم و نویسندهاش، بعد از عروسی چه گذشت و ... مدتهاست که در خارج از کشور زندگی میکند. اما اکتای براهنی (فرزند رضا براهنی) سالهاست که به ایران بازگشته و به فیلمسازی مشغول است. با او درباره آخرین وضعیت روحی و جسمی رضا براهنی و همچنین آثار منتشر نشده وی گفتگو کردهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آخرین وضعیت جسمی رضا براهنی چگونه است؟
تغییری در وضعیت وی به وجود نیامده البته حال جسمانی او خوب است اما همچنان با بیماری آلزایمر دست به گریبان است. گاهی ذهن بسیار آمادهای دارد که ما مینشینیم و با او مصاحبه هم میکنیم و تصاویز وی را ضبط کرده و منتشر میکنیم اما در مقطعی دچار فراموشی میشود. در کل به دلیل داشتن مغزی انباشته از مفاهیم و فرم و ساختار، روند پیشرفت بیماری آلزایمر بسیار کند است.
کتاب روزگار دوزخی آقای ایاز در ایران بهصورت غیرقانونی منتشر شده. نظر آقای براهنی در اینباره چه بود؟
یکی از علاقهمندان رضا براهنی در فرانسه با ما صحبت کرده بود تا کارهایی که از براهنی چاپ شده یا مقالاتی که پیرامون او منتشر شده را به مرور در فضای مجازی و در یک سایت مشخص قرار بدهد و این کار نیز صورت گرفت البته بعدها این سایت جمع شد. ناگهان ما روزی متوجه شدیم کتاب ایاز منتشر کرده شده آنهم بدون آنکه با ما هماهنگ شود و اجازهای از ما گرفته شود.
رضا براهنی هرگز هیچ حرکت جدیای برای چاپ این کتاب در ایران و به زبان فارسی انجام نداد. این کتاب در دهه 40 نوشته و چاپ شد و همان زمان خمیر شد زیرا ناشر معتقد بود که نمیتواند کتاب را در ایران منتشر و عرضه کند. همان زمان حروفچین یک جلد از کتاب را قبل از خمیر شدن به رضا براهنی میدهد. میتوان گفت به جز نسخهای که رضا براهنی با دستخط خود آن را نوشته، یک نسخه چاپی نیز از آن وجود داشت و بعدها هرگز رضا براهنی برای چاپ دوباره کتاب به زبان فارسی اقدام نکرد. البته کتاب به زبان فرانسه منتشر شد و بخشهایی از آن به فارسی در دو کتاب دیگر براهنی نیز منتشر شد تا اینکه متوجه شدیم نسخه غیرقانونی آن در ایران منتشر شده است. نکته مهم دیگر آن است که این نسخهی ایرانی کامل نیست و چهار صفحه اول پیشدرآمد رمان در آن وجود ندارد.
چه کارهای دیگری از ایشان وجود دارد که قصد دارید آنها را منتشر کنید؟
حدود 15 کتاب از آثار رضا براهنی در وزارت ارشاد منتظر مجوز است که تعداد زیادی از آنها تاکنون منتشر نشده و قرار است برای اولین بار منتشر شود. وزارت ارشاد سال 93 به سه کتاب مجوز داد و بعد از آن دیگر به هیچکدام از کتابها مجوز نداد و فقط کتابهای "رازهای سرزمین من"، رمان "چاه به چاه" و رمان "بعد از عروسی چه گذشت" قصهنویسی و منتشر شدند و دیگر آثاری از وی منتشر نشد. مجموعه اشعار رضا براهنی که قرار است توسط نشر نگاه منتشر شود نیز دو سال است که منتظر مجوز انتشار است. حتی ما اصلاحات آن را انجام دادهایم ولی بازهم مجوز آن صادر نشده است. شعرهای جدید در کتابی با عنوان "باده پیمایی" در نشر چشمه و کتابهای "اسماعیل" و خیلیهای دیگر را هم در نشر افراز داریم.به چه دلیل ارشاد مجوزهای لازم را نمیدهد؟
حساسیت ارشاد بیشتر از آنکه روی مطالب باشد روی اسم افراد است. میشود گفت آنها به نوعی با نام رضا براهنی مخالف هستند. ما برای گرفتن مجوز تمام راهها را رفتهایم. حتی من چند نفر از اهالی سینما و ادبیات را واسطه کردهام تا بتوانم مجوز کتابها را بگیرم اما به نتیجه نرسیدهام. انگار نام رضا براهنی در ارشاد ممنوع است. مثلاً نمایشنامه "ریچارد سوم" نوشته شکسپیر که رضا براهنی فقط آن را ترجمه کرده نیز اجازه انتشار پیدا نکرده است. ناشر کتاب را به ارشاد داده است و حتی فیپا نیز صادر شده اما کتاب اجازه انتشار ندارد. وقتی حتی نمایشنامهی آزاد شکسپیر با ترجمهی براهنی مجوز نمیگیرد یعنی اسم او ممنوع است.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: رضا براهنی اکتای براهنی گفتگوی ایلنا با اکتای براهنی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۹۰۱۱۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتابی پر ازجاهای خالی!
دیوید برنز در کتاب «از حال بد به حال خوب» نگرش جدیدی به زندگی دارد و نوعی روش درمانی را پیشنهاد میدهد تا در زمان روبهرو شدن با افسردگی و اضطرابهای ناشی از مشکلات به آن پناه ببریم. «شناخت درمانی» موضوع اصلی این کتاب است؛ روشی که به ما میآموزد این افکار، احساسات و بهتر بگویم ذهن ماست که این حال ناخوش روانی را برای ما در طیفهای مختلف فراهم میکند و رنگوبوی زندگی را به سمت ناامیدی و افسردگی میکشاند، نه اتفاقهای بیرونی. راستش را بخواهید خودم هم به پیشنهاد یکی از دوستانم این کتاب ۶۱۸صفحهای را خریدم و آن را خواندم. مهدی قراچهداغی راحت و روان ترجمهاش کرده و گرافیک ساده و در عین حال پرمعنای صفحه روی جلد هم خوب از آب درآمده اما جذابیت اصلی این کتاب که باعث شده چاپ پنجاهونهم آن به دست من برسد، این است که این کتاب پر از جاهای خالی است که نویسنده آن را برای خواننده خالی گذاشته تا او هم دستبهقلم شود و ازافکار واحساساتش بنویسد.گویی خواندن بهتنهایی برای درک دانستههای این کتاب کافی نیست و توی خواننده نیز باید کنار نویسنده بنشینی، قلم به دست بگیری وجرأت نوشتن از احساسات وافکارت را پیدا کنی،حالا این توهستی که برای بهتر شدن حالت، همهجانبه تلاش میکنی؛ هم میخوانی و هم مینویسی.آنجایی که خطاهای شناختی را میشناسی و یاد میگیری در برابر افکار اتوماتیک که هر لحظه در ذهنت میگذرد، واکنش منطقی نشان دهی و احساساتت را بهتر کنی؛ اضطرابهای اجتماعیات را بپذیری و یاد بگیری چطور با آنها سر یک سفره بنشینی و راهحل جدیدی برای کاهش آن بیابی.این کتاب را به کسی که دوست ندارد خودش را با همه نقاط قوت و ضعف بشناسد، توصیه نمیکنم، چون در آن دکتر دیوید برنز خیلی تلاش کرده به ما بفهماند دست از جنگ با خودمان برداریم و خودمان را بپذیریم.
همچنین تکرار تمرینها وقتی میگوید اتفاق ناراحتکننده امروزت را بنویس و احساس خودت را اضافهکن خیلی جالب است؛ انگار تمرین خوشنویسی انجام میدهی تا ابتدا خطخطیهای ذهنت را پاک کنی و به جایش با خط خوانا از زندگی بنویسی.
یکی از نکات جالب دیگر این کتاب آن است که دست از شعار دادن و پیامهای انگیزشی برداشته و اتفاقا تو را با افکار حالبههمزن خودت روبهرو میکند، افکار سرزنشآمیز، درشتنماییها، پیشگوییها، ذهنخوانیها و... .
اما طولانیبودن این کتاب شاید یکی از دلایلی باشد که خیلیها حالش را نداشته باشند که آن را بخوانند و تکالیفش را انجام دهند اما انگیزه ادامهدادن این کتاب زمانی بیشتر میشود که احساس میکنی با مثالهایی که نویسنده آورده او هم مثل خواننده، این مشکلات را داشته و دانای کل نیست، همچنین میتوانی هر روز بخشی از این کتاب را دریابی و عجلهای برای تمامشدنش نداشته باشی.
خلاصه وقتی این کتاب را میخوانی، انگار سر کلاس درس دکتر برنز نشستهای و هر روز با بخشی از خودت که از دیدهها پنهان است، روبهرو میشوی تا بالاخره یاد بگیری با خودت، خوش بنشینی، دوستش داشته باشی و حال خوب را تجربه کنی.